کد مطلب:102441 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:293

استمرار امامت یک سنت الهی است











استاد محمدتقی شریعتی درباره ی وجود امام زمان علیه السلام می نویسد:

«سنت پروردگار بر این اساس بوده و هست كه مردان بزرگی كه باید منشا تحولی عظیم و انقلابی عمیق شده اصلاحاتی اساسی و وسیع به فرمان الهی و تایید غیبی بر دست آنان اجرا و انجام گردد، حتما سراسر زندگی پر افتخارشان بایستی به معجزات و خوارق عادات آمیخته باشد كه بهترین شاهد این مدعا حیات انبیای اولوالعزم است كه در قرآن كریم كرامات و معجزات آنان مفصلا نقل شده است. ما فعلا در مقام توجیه و استدلال بر صحت عقاید شیعه درباره ی امام زمان نیستیم، همین قدر خواستیم بگوییم كه اگر زندگی آن بزرگوار از همه جهت آمیخته به امور خارق العاده است، آن حضرت یك فرد استثنایی نیست، بلكه این سنت آفریدگار است كه زندگی عموم كسانی كه به امر خداوند و خواست و تایید او منشا اصلاحات بزرگ و عمیق و وسیعی در جامعه ی بشر باید بشوند، بدون استثناء آمیخته به خوارق عادات و معجزات است، در این صورت امام زمان كه اصلاحاتش از همه ی مصلحان جهان و حتی پیغمبران اولوالعزم عمیقتر و وسیعتر خواهد بود، بایستی زندگیش آمیخته به معجزات باشد.»[1].

در نهج البلاغه اشاره ی متعددی به امام زمان هست كه برای تكمیل گفتار هدایت و امامت، به دو بخش آن اشاره می شود:

«یعطف الهوی علی الهدی، اذا عطفوا الهدی علی الهوی و یعطف الرای علی القرآن اذا عطفوا القرآن علی الرای.»

[صفحه 231]

آنگاه كه مردم هدایت را مغلوب هوسهایشان سازند، آن بزرگوار هوسها را مقهور هدایت می سازد و آن زمان كه مردم قرآن را تابع رای خود قرار دهند او رای را تابع قرآن قرار می دهد.

امام علیه السلام پس از این آینده نگری، از جنگ بسیار شدیدی مقارن ظهور آن بزرگوار خبر می دهد كه فرجامش برای همگان تلخ و ناگوار است و دوباره از آن حضرت خبر می دهد:

«الا و فی غد- و سیاتی غد بما لا تعرفون- یاخذ الوالی، من غیرها، عمالها علی مساوی ء اعمالها و تخرج الارض افالیذ كبدها و تلقی الیه سلما مقالیدها، فیریكم كیف عدل السیره و یحیی میت الكتاب و السنه.»[2].

آگاه باشید و در فردا- و فردایی كه آنچه را نمی شناسید برایتان خواهد آورد- آن زمامدار كه غیر از آن پادشاهان و فرماندهان است (یعنی امام زمان)، كارگزاران را بر بدیهای كارهایشان بازخواست می كند، زمین پاره های جگرش را برای او بیرون می آورد و كلیدهایش را با فرمانبرداری و تسلیم به پای او می نهد و به شما می نمایاند كه دادگری در شیوه ی زمامداری چگونه است و آنچه از قرآن و سنت را كه مرده است و كنار گذاشته شده زنده می كند و به اجرا در می آورد.

[صفحه 232]

در خطبه ی دیگری، پس از شناسانیدن مردمی كه به افراط و تفریط گراییده اند و مسیر گمراهی را می پویند و راه رستگاری را رها كرده اند، به مخاطبان درباره ی سنت الهی حركت تاریخ و مجتمعهای انسانی آموزشها می دهد، سپس به پیشامدهای بس سهمگین و جنگهای نابودكننده ی ویرانگر اشاره می فرماید، سرانجام درباره ی امام زمان می گوید:

«الا و ان من ادركها منا یسری فیها بسراج منیر و یحذو فیها علی مثال الصالحین، لیحل فیها ربقا و یعتق فیها رقا و یصدع شعبا و یشعب صدعا فی ستره عن الناس لا یبصر القائف اثره و لو تابع نظره. ثم لیشحذن فیها قوم شحذ القین النصل، تجلی بالتنزیل ابصارهم و یرمی بالتفسیر فی مسامعهم و یغبقون كاس الحكمه بعد الصبوح!»[3].

[صفحه 233]

آگاه باشید و بیگمان آن كس از خاندان ما كه آن فتنه ها و آشوبها را دریابد در آنها با چراغی روشنی بخش سیر می كند و در آنها به روش شایستگان رفتار می نماید، تا در آن آشوبها بندی و گرهی بگشاید و گرفتاران در بند را رهایی بخشد و گروه گمراهی را پراكنده گرداند و پراكندگان بر حق را متحد سازد، آن مصلح بزرگوار در پنهانی از مردم است، چنانكه اثر شناس نشانه ی او را نمی بیند هر چند در او نیك بنگرد و پی گیرد. آنگاه در آن آشوبها و گیر و دارها اذهان و آهنگهای گروهی تیز و صیقل داده شود، بدان سان كه آهنگر پیكان نیزه را تیز می كند و صیقل می دهد، با خواندن و تدبر در قرآن و دریافت رازها و آموزشهایش دیده های بینش آنان جلا داده می شود و تفسیر آن را دریافته در بن گوشهایشان می افكنند. شامگاهان جام حكمت بدانان آشامانده می شود پس از آنكه بامدادان نیز از آن نوشیده اند.!

[صفحه 235]


صفحه 231، 232، 233، 235.








    1. امامت در نهج البلاغه ص 132 -3.
    2. نهج البلاغه از ط 138.
    3. نهج البلاغه، از ط 150.